جدول جو
جدول جو

معنی جلق پلق - جستجوی لغت در جدول جو

جلق پلق
فشار و تنگنا، جزغ و فزع
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ لُ پُ لُ)
رجوع به پلغپلغ شود
لغت نامه دهخدا
(لُ طَ)
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه ارداک شهرستان مشهد، واقع در 21هزارگزی شمال مشهد. جلگه، معتدل و دارای 293 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلق پلق
تصویر پلق پلق
آواز جوشیدن مایعات غلیظ
فرهنگ لغت هوشیار
آواز از سویی بسویی رفتن یعنی چنانکه هندوانه فاسد هنگامی که آنرا حرکت دهند و آواز آب در شکم یا آواز آب در مشک چون آنرا بجنبانند
فرهنگ لغت هوشیار